جنگ و پساجنگ؛ توصیفی از تجربه جمعی زیستن در ابهام و تعلیق

انجمن جامعه‌شناسی ایران پس از وقوع جنگ دوازده‌روزه، اقدام به برگزاری سلسله نشست‌هایی جهت بازخوانی اجتماعی این واقعه کرد. نشست نهم روز دوشنبه هفتم مهرماه ۱۴۰۴ با عنوان «جنگ و پساجنگ» برگزار شد. بهاره آروین که به‌عنوان سخنران در این نشست حضور داشت، با انتخاب عنوان « جنگ و پساجنگ؛ توصیفی از تجربه جمعی زیستن در ابهام و تعلیق» برای سخنرانی خود، نکاتی به شرح زیر بیان کرد:

بیشتر بخوانید
جنگ ۱۲ روزه: شکست یا احیای بازدارندگی؟

برخلاف آنچه در یادداشت قبلی پیش‌بینی کرده بودم جنگ شد. در متن فعلی می‌خواهم به این بپردازم که کدام فرض‌های تحلیلی منجر به این خطای پیش‌بینی شد. به عبارت دیگر، کدام وجوهی از واقعیت نادیده گرفته شده بود که منجر به عدم پیش‌بینی درگیری نظامی میان ایران و اسراییل شد. در نهایت تلاش می‌کنم به این پرسش پاسخ دهم که در دستگاه تحلیلی مورد بحث کدام فرض‌ها همچنان معتبر است و کدام فرض‌ها باید بنابر خطای رخ داده مورد بازنگری و تجدیدنظر قرار گیرند و بنابراین دستگاه تحلیلی بازنگری شده، پیش‌بینی‌ام از آینده چه خواهد بود؟

برای روشنی بیشتر خوب است مرور کنیم که پیش‌بینی عدم رخداد جنگ بر مبنای این فرضیه‌ی محوری بنا شده بود که نظم فعلی بین‌الملل یا به عبارتی بلوک‌های قدرت در جهان، آماده و متمایل به جنگ نیستند و از آنجایی که هرگونه درگیری میان ایران و اسراییل به‌سرعت می‌تواند به یک جنگ فراگیر منطقه‌ای تبدیل شود، بلوک‌های قدرت و در رأس‌شان آمریکا از رخداد این درگیری و جنگ جلوگیری خواهند کرد.

بیشتر بخوانید
ضرورت حفظ همبستگی اجتماعی پس از جنگ

بهاره آروین، که اندکی پس از پایان جنگ تحمیلی دوازده‌روزه، به‌عنوان میهمان در برنامه «خرمشهر» حضور یافته بود، در تحلیلی جامعه‌شناختی از تجربه اخیر به ابعاد مختلف این وضعیت و تهدید‌های پیش‌رو پرداخت. او با اشاره به غافلگیری مردم از عملکرد دولت در بحران اخیر، گفت: واقعیت این است که مردم، دولت را در این روز‌ها با نوعی شگفتی نگاه می‌کردند. این یکی از ابعاد کمتر دیده‌شده ماجراست. ما با دولتی طرف بودیم که پیش از آغاز درگیری‌ها، با انواع ناترازی‌ها و کمبود‌ها مواجه بود: قطع برق، کمبود گاز، تعطیلی‌های ناگهانی و نگرانی‌هایی مداوم درباره‌ی تأمین بنزین. حتی پس از تعطیلات نوروز هم پمپ‌بنزین‌هایی در مسیر شمال بنزین نداشتند، اما با تمام این اوصاف، در شرایط جنگی و در اوج موشک‌باران و اضطراب، ناگهان دیدیم که نه برق قطع شد، نه کمبود بنزین پیش آمد و نه فروشگاه‌ها با خلأ کالا‌های اساسی مواجه شدند. گویی به معنای واقعی، با یک دولت دیگر طرف بودیم. شیوه‌ی عملکرد دولت در این شرایط، از تصویری که مردم از کارآمدی آن در ذهن داشتند بسیار فراتر رفت.

بیشتر بخوانید
بر همان پاشنۀ سابق

سرنوشت مذاکرات چه خواهد شد؟ توافق صورت خواهد گرفت؟ توافق احتمالی بر سر چه خواهد بود و چه پیامدهایی خواهد داشت؟ اگر توافق نشود چه چیزی در انتظارمان است؟ حملۀ نظامی و جنگ؟ چه عواملی بر توافق یا عدم توافق اثرگذار است؟

در این متن تلاش کرده‌ام از منظری متفاوت از تحلیل‌های رایج در مورد مذاکرات به این سؤالات پاسخ دهم. متن با تغییرات اندکی در شمارۀ امروز روزنامۀ فرهیختگان منتشر شده است.

بیشتر بخوانید
بیم‌ها و امیدهای جامعۀ ایران

سال ۴۰۲ بود، از پس همۀ آنچه جامعه و دانشگاه در سال ۴۰۱ از سر گذرانده بودند، خفقان در فضای دانشگاه به شکلی بی‌منطق و غیرقابل درک رو به افزایش بود. در این میان، گروه جامعه‌شناسی و دانشجویانش بیش از همه گرفتار قبض بودند چراکه به‌نقلی شنیده شده، از دید برخی، جامعه‌شناسی رشته‌ای معترض‌پرور بود؛ یکی از اساتید گروه در شهریور ۴۰۲ تعلیق شد و ظرفیت پذیرش دانشجوی کارشناسی ارشد جامعه‌شناسی برای سال بعد صفر شد. روزهای تاریکی بود، روزهایی که هر صبح می‌گشتم دنبال دستاویزی برای اینکه خودم را از تخت بیرون بکشم و به دانشگاه برسانم، یکی‌اش همین بچه‌ها بودند، انجمن علمی دانشجویی رشته جامعه‌شناسی دانشگاه‌مان که در اوج مخالفت‌های بی‌پایان حراست در مواجهه با هر برنامه‌ای در دانشگاه‌، کوتاه نمی‌آمدند و تلاش می‌کردند در آن روزهای سخت و تاریک هم برنامه و نشست برگزار کنند. روزهایی بود که تنها انگیزه‌ام برای دانشگاه آمدن همین بود که بیایم فرم برنامۀ بچه‌ها را امضا کنم و نامه بزنم که بهشان سالن بدهند.

بیشتر بخوانید