در هزارتوی بیم و امید؛ درباره چشم‌اندازهای آینده ایران در سال ۱۴۰۲

این متن در ویژه‌نامه آخر سال هفته‌نامه تجارت فردا منتشر شده است

 

۱. چه خواهد شد؟ وسوسه‌ی پیش‌گویی یا سنگ محک تحلیل‌ها

 چه خواهد شد؟ سوالی تکرارشونده که این روزها آدم‌ها در ایران مدام از خودشان و از اطرافیان‌شان می‌پرسند. آینده آن‌چنان مبهم، غیرقابل پیش‌بینی و البته آبستن حوادث به نظر می‌رسد که هر نوع رخدادی، از هولناک‌ترین وقایع تا امیدبخش‌ترین‌ رخدادها در آن ممکن به نظر می‌رسد. جنگ می‌شود؟ انقلاب می‌شود؟ با این شب تند سقوط وضعیت اقتصادی و رفاهی جامعه به کجا خواهیم رسید؟ با جهش‌های تکرارشونده نرخ دلار یا به عبارتی سقوط آزاد ارزش ریال، با کسری بودجه سرسام‌آور و بالتبع تورمی که مدام رکوردها را جابجا می‌کند، با شکاف‌های اجتماعی و طبقاتی که روز به روز گسترده‌تر می‌شود، با وضعیت اینترنتی که به سمت قطع اتصال کامل با شبکه جهانی پیش می‌رود، در وضعیت تحریم‌های تشدیدشونده و تعمیق و گسترش انزوایی خصوت‌آمیز با بخش‌های مهمی از فضای بین‌الملل، چه خواهد شد؟

بیشتر بخوانید
گفت‌وگو در مورد حجاب

خبرگزاری دانشجویان ایران به‌منظور بررسی موضوع گشت ارشاد و چرایی مداخله حکومت در الزام به حجاب در اسفندماه ۱۴۰۱ میزگردی با عنوان «حجاب: نماد حاکمیت، ابزار اعتراض» با حضور بهاره آروین جامعه‌شناس و عضو هیئت علمی گروه جامعه‌شناسی دانشگاه تربیت مدرس و سینا کلهر جامعه‌شناس و معاون فرهنگی وزیر ورزش و جوانان برگزار کرد که مشروح آن در پی می‌آید:

سخنان بهاره آروین

در ابتدای این میزگرد بهاره آروین، جامعه‌شناس و عضو هیئت علمی گروه جامعه‌شناسی دانشگاه تربیت مدرس بحث را با اشاره به اعتراضات اخیر در خصوص گشت ارشاد و حجاب آغاز کرد و با بیان اینکه نقشی که حجاب در این اعتراضات داشت را می‌توان به یک معنا دست‌اندازی و به یک معنای دیگر مداخله غیر ضروری حکومت در امور جامعه تعبیر کرد، اظهار کرد: نتیجه این مداخله غیر ضروری هم آن چیزی بود که در وقایع اخیر شاهد آن بودیم. البته اساساً نمی‌توان گفت این امر تنها معطوف به وقایع اخیر بود و نمی‌توان گفت «برداشتن حجاب سر» دقیقاً از شهریور ۱۴۰۱ اتفاق افتاد چراکه تحولات جامعه ایرانی در حوزه حجاب پس از انقلاب اسلامی بسیار تدریجی بود و مصداق روشن آن تصاویر سال ۸۶ از بازداشت‌شدگان گشت ارشاد است که اگر با اکنون تطبیق دهیم می‌بینیم حجاب خانم‌های بازداشت شده در آن زمان مورد قبول و پذیرش خود گشت ارشاد در زمان حال و اکنون است.

بیشتر بخوانید
ضرورت بازگشت به جامعه

متن کامل گفت‌وگوی روزنامه فرهیختگان با بهاره آروین

دریافت فایل پی‌دی‌اف

بیش از سه ماه از مرگ مهسا امینی می‌گذرد. در این مدت وقایعی در کشور رخ داد که تحلیل‌های مختلفی داشت و بحث‌های زیادی را به‌خود معطوف کرد. با توجه به اینکه مدتی است از متن آن حوادث عبور کرده‌ایم، مجال بهتری است که به بررسی لایه‌های مختلف این وقایع بپردازیم. به‌عنوان مقدمه بفرمایید در وقایع اخیر محل نزاع را کجا می‌بینید و بحث بر سر چیست؟

من ترجیح می‌دهم تحلیل وقایع اخیر را با تبیین سه دسته علل آغاز کنم. در این تبیین نقطه نزاع روشن خواهد شد. من این علل را بر مبنای زمان دسته‌بندی می‌کنم. علل کوتاه‌مدت به‌معنای وقایعی که بین یک تا دو سال گذشته در کشور اتفاق افتاده‌اند. علل میان‌‌مدت به‌معنای وقایعی که بین پنج تا ده سال گذشته در کشور اتفاق افتاده‌اند و علل بلندمدت که ناظر بر زمینه‌هایی هستند که بیش از این زمان و چه‌بسا بیش از دوره حاکمیت جمهوری اسلامی وجود داشته‌اند و زمینه‌ساز وقایعی از این دست می‌شوند.

مهم‌ترین و مؤثر‌ترین عوامل، عوامل بلندمدت هستند. اگر برای زمینه‌ها و علل بلندمدت کاری نکنید این وقایع به‌شکل تکرارشونده‌ای در حوزه‌های دیگر رخ خواهند داد. علل بلندمدت را ذیل عنوان ضعف حکمرانی در ایران در حوزه‌های مختلف دسته‌بندی می‌کنم. این ضعف حکمرانی را در حوزه منابع طبیعی و آب دارید که به درگیری‌هایی بر سر آب همچون وقایعی در خوزستان، اصفهان و… یا ضعف حکمرانی در حوزه انرژی که به وقایع آبان ۹۸ منتهی شدند، بنابراین ضعف در حکمرانی علتی بلندمدت است که هربار در حوزه‌ای خاص پررنگ می‌شود. به‌نظر من وقایع اخیر ناظر بر ضعف حکمرانی در حوزه فرهنگ و رسانه است و محل نزاع ناشی از سیاست‌های در پیش گرفته شده در حوزه فرهنگ و رسانه در سالیان گذشته است.

بیشتر بخوانید
شفافیت یا آزادسازی؟

اصلاح سیاست نادرست چگونه با شفافیت ممکن است؟

سیاست‌های ناظر بر توزیع رانت‌های فسادزا میان گروه‌های ذ‌ی‌نفع از جمله سیاست‌هایی است که مقاومت گروه‌های ذ‌ی‌نفع در برابر اصلاح آن ‌چنان یکپارچه و گسترده است که سیاستگذار را در اصلاح سیاست نادرست ناکام می‌گذارد.

زمانی که بساطی از رانت و فساد ناشی از آن گسترده است، گروه‌های ذ‌ی‌نفع قدرتمندی وجود دارند که با انواع و اقسام ابزارها در مقابل برچیده شدن این بساط مقاومت می‌کنند تا جایی ‌که حتی اگر سیاستگذار در کوتاه‌مدت بتواند بساط رانت را برچیند، مقاومت گروه‌های ذ‌ی‌نفع برای بازگرداندن منافع حاصل از رانت، آنچنان مصرانه و پایدار و همه‌جانبه است که در میان‌مدت سیاستگذار را وادار به عقب‌نشینی کرده و دوباره جریان رانت و منافع حاصل از آن برای گروه‌های ذ‌ی‌نفع برقرار می‌شود.

بساط رانت ناشی از ارائه ارز ترجیحی یکی از نمونه‌های روشن چنین واقعیتی است، زمانی که سیاستگذاران اقتصادی در دولت سیزدهم با نقد درست و بجای ارز ۴۲۰۰ و هدررفت منابع ارزی ناشی از آن، به حذف این ارز، به‌رغم پیامدهای نامطلوب آن ناظر به افزایش نسبی قیمت کالاها اقدام کردند، شاید فکر نمی‌کردند حدود یک سال بعد در عقبگردی آشکار، مجدداً به ارائه ارز ترجیحی این‌بار در سامانه نیما روی آورند. سیاست شکست‌خورده‌ای که بارها پیش از این تجربه شده و در آخرین مورد، خود مسئولان دولت فعلی با ارائه استدلال‌های ریز و درشت در خصوص بساط گسترده فساد و رانتی که با ارائه ارز ۴۲۰۰ پهن شده بود، نسبت به حذف ارز ترجیحی، به‌‌رغم پیامدهای کوتاه‌مدت آن اقدام کردند اما در کمتر از یک سال، مقاومت گروه‌های ذ‌ی‌نفعی که از خوان پرنعمت ارز ترجیحی بهره‌مند بودند بالاخره پاسخ مثبت گرفت و سیستم مجدداً به ارائه ارز ترجیحی این‌بار در سامانه نیما بازگشت.

بیشتر بخوانید
سنت، سیاست، مدرنیته و رقابت بر سر تصویر زن
میزگرد روزنامه ایران با حضور بهاره آروین و فاطمه قاسم‌پور درباره نظام حکمرانی و مسأله زنانروزنامه ایران در پاییز ۱۴۰۱ سلسله نشست‌هایی با عنوان «نظام حکمرانی و مسأله زنان»‌ با حضور اساتید دانشگاه، صاحبنظران و مسئولان برگزار کرد. متنی که در پی می‌آید مربوط به سومین نشست از این مجموعه است که به گفت‌وگو با بهاره آروین عضو هیأت علمی گروه جامعه‌شناسی دانشگاه تربیت مدرس و فاطمه قاسم‌زاده رئیس فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی اختصاص یافت.

آیا از ابتدای انقلاب اسلامی مسأله زن مهم بوده و درباره آن ایده‌های مشخصی وجود داشته است؟

بهاره آروین: ایده مرکزی زن در انقلاب اسلامی و تحولی را که در سال‌های بعد پیدا کرد می‌توان در صحبت‌های رهبران و فعالان انقلاب، تصاویر رسانه‌های رسمی، دستورالعمل‌ها و بخشنامه‌ها در اوایل انقلاب و… جست‌وجو کرد. هرکدام از این موارد پاسخ‌های متفاوتی می‌توانند داشته باشند. زیرا به‌صورت رسمی در کتاب‌های درسی، رسانه‌های رسمی و… ایده‌های مختلفی از نقش زنان دیده می‌شود که همسو نبوده و تصویر یکپارچه و منسجمی از نقش زن در جامعه ارائه نمی‌دهند؛ در یک جا بخشی از نقش زن پررنگ و همان نقش در جای دیگری کم رنگ است و در عین تکثر تصویر زن، در بعضی مواقع به کل حذف می‌شود و اتفاقاً رسانه‌های رقیب این تصاویر حذف شده را نشان می‌دهند. البته این ناهمسویی ظرفیت مطالبه‌گری حقوق زنان را ایجاد می‌کند و بنده از این تکثر استقبال می‌کنم.

درعین‌ حال تصویر خلق شده از زن در انقلاب اسلامی را باید در پرتو سنت فرهنگی که در کشور جاری بوده دید. در این سنت فرهنگی یک فرودستی مثل خیلی از جوامع می‌توان دید. در سالیان اخیر انتقادهایی از سوی زنان نسبت به فرودستی زن در قانون مدنی بخصوص در حوزه خصوصی در خانواده دیده می‌شود؛ مانند قانون دیه و ارث و حضانت فرزند. این قوانین، جزو قانون مدنی هستند که در سال ۱۳۰۷ تصویب شده، این سنت فرهنگی که قانون مدنی بر اساس آن بنا شده در سینمای پیش از انقلاب هم دیده می‌شود. زنان در فیلم‌های پرمخاطب آن زمان هم نقش محوری ندارند و بیشتر در شکل ابژه جنسی بازنمایی می‌شدند. انقلاب اسلامی تحولی انقلابی در این سنت فرهنگی ایجاد کرد از جمله اینکه زنان را وارد عرصه عمومی کرد. در زمان قدیم حضور زنان در عرصه عمومی مانند دانشگاه، تلویزیون و… برای بسیاری اقشار سنتی مورد قبول واقع نبود ولی انقلاب اسلامی به‌صورت خواسته یا ناخواسته تصویری از زن مبارز در عرصه عمومی خلق کرد و این زنان در برابر سنت فرهنگی رایج قد علم کردند.

بیشتر بخوانید
رادیکالیسم در برابر رادیکالیسم: درباره منازعه در حوزه نمادین

نشست «چیستی و چرایی برخی ناهنجاری‌ها در تجمعات اخیر» با همکاری مشترک گروه اندیشه خبرگزاری تسنیم و اندیشکده حکمرانی شریف در محل این اندیشکده برگزار شد. در ادامه مشروح این نشست را خواهید خواند.

حوادث اخیر موضوع نشستهای متعددی بوده است و درباره چیستی این جنبش و عوامل و سرمنشاء‌های آن صحبت شده است. در این جلسه می‌خواهیم کمی ریزبینانه‌تر درباره یکی از بارزترین اجزای آن یعنی جلوه شعار و کلام این جنبش صحبت کنیم. در این جنبش سطحی رادیکال از کلام، شعار و اقدام را شاهد هستیم که می‌توانیم بگوییم از برخی منظرها بی‌سابقه بوده است. در اعتراضات صنفی، کنشگران تلاش می‌کنند که به یک سری از خواسته‌ها برسند و در همین راستا سعی می‌کنند که فضا را رادیکال و حیثیتی نکنند. در جنبش‌هایی که در جهت دگرگون سازی یک سامان سیاسی هستند می‌بینیم که سعی می‌شود ویترینی زیبا ارائه شود تا جمعیت بیشتری را با خود همراه کنند. جنبش اخیر اما فاقد این ویترین زیبا بود و سؤال این است که چرا این جنبش به‌لحاظ زیبایی‌شناختی از بسیاری جهات زیبا نیست؟

بهاره آروین: با توجه به طرح بحثی که صورت گرفت و همچنین توضیحاتی که قبل از برگزاری نشست داده شد به نظرم توصیف شما در مورد جلوه‌های نازیبای این جنبش ناظر بر ادبیات رکیکی است که در برخی شعارهای داده شده در سطح خیابان و بعضا دانشگاه‌ها دیدیم و شنیدیم. سابق بر این همیشه یک مقاومت فرهنگی در برابر کلمات رکیک در حوزه عمومی وجود داشته اما سؤال این است که چرا در تجمعات اخیر کلمات رکیک در برخی شعارها مورد استفاده قرار گرفته است. مواجهه اول ما با این پدیده این است که از خودمان سؤال کنیم که با این جنبه پدیده آیا موافقیم یا مخالف؟ عده‌ای هستند که از این جنبه دفاع می‌کنند و آن را ثمربخش تلقی می‌کنند. به شخصه من جزء این دسته نیستم و با کاربرد کلمات رکیک در شعارها به دو دلیل موافقت ندارم. اول اینکه این کار را نوعی «خشونت کلامی» می‌دانم که فاصله چندانی با «خشونت فیزیکی» ندارد و همانطور که خشونت فیزیکی را در پیشبرد اعتراضات ثمربخش نمی‌دانم معتقدم به کارگیری خشونت کلامی زیان‌های بیشتری نسبت به فوایدش دارد.

بیشتر بخوانید
بوروکراسی و فرهنگ

برنامهٔ گفت‌وگومحور شیوه که از شبکه چهارم سیما پخش می‌شد در ادامهٔ نشست‌های خود با صاحبنظران و اساتید دانشگاه در نشستی با موضوع «بوروکراسی و فرهنگ» میزبان بهاره آروین بود. در این برنامه که در تاریخ ٩ مهر ١۴٠١ با حضور امیر سیاح پژوهشگر اقتصادی برگزار و به‌صورت زنده از سیما پخش شد، آروین ضمن اشاره به نارضایتی عمومی و فراگیر در سطح جامعه، بوروکراسی را از مهم‌ترین علل ناکارآمدی حاکمیت، از گذشته تاکنون، دانست. فایل تصویری این برنامه را می‌توانید در سایت آپارات ببینید.

بیشتر بخوانید