برخلاف آنچه در یادداشت قبلی پیشبینی کرده بودم جنگ شد. در متن فعلی میخواهم به این بپردازم که کدام فرضهای تحلیلی منجر به این خطای پیشبینی شد. به عبارت دیگر، کدام وجوهی از واقعیت نادیده گرفته شده بود که منجر به عدم پیشبینی درگیری نظامی میان ایران و اسراییل شد. در نهایت تلاش میکنم به این پرسش پاسخ دهم که در دستگاه تحلیلی مورد بحث کدام فرضها همچنان معتبر است و کدام فرضها باید بنابر خطای رخ داده مورد بازنگری و تجدیدنظر قرار گیرند و بنابراین دستگاه تحلیلی بازنگری شده، پیشبینیام از آینده چه خواهد بود؟
برای روشنی بیشتر خوب است مرور کنیم که پیشبینی عدم رخداد جنگ بر مبنای این فرضیهی محوری بنا شده بود که نظم فعلی بینالملل یا به عبارتی بلوکهای قدرت در جهان، آماده و متمایل به جنگ نیستند و از آنجایی که هرگونه درگیری میان ایران و اسراییل بهسرعت میتواند به یک جنگ فراگیر منطقهای تبدیل شود، بلوکهای قدرت و در رأسشان آمریکا از رخداد این درگیری و جنگ جلوگیری خواهند کرد.
بیشتر بخوانید



