جنگ و پساجنگ؛ توصیفی از تجربه جمعی زیستن در ابهام و تعلیق

انجمن جامعه‌شناسی ایران پس از وقوع جنگ دوازده‌روزه، اقدام به برگزاری سلسله نشست‌هایی جهت بازخوانی اجتماعی این واقعه کرد. نشست نهم روز دوشنبه هفتم مهرماه ۱۴۰۴ با عنوان «جنگ و پساجنگ» برگزار شد. بهاره آروین که به‌عنوان سخنران در این نشست حضور داشت، با انتخاب عنوان « جنگ و پساجنگ؛ توصیفی از تجربه جمعی زیستن در ابهام و تعلیق» برای سخنرانی خود، نکاتی به شرح زیر بیان کرد:

جنگ دوازده‌روزه یک رخداد کاملاً ناگهانی و پیش‌بینی‌ناپذیر بود که تقریباً همه اقشار و گروه‌ها را شگفت‌زده کرد. در زمان وقوع جنگ، جامعه درگیر کارهای نیمه‌کاره بود و آمادگی توقف امور را نداشت. امکان تکرار این تجربه ناگهانی که تأثیر شناختی مهمی در جامعه گذاشت همچنان وجود دارد. پیش از این، ذهنیت عمومی از جنگ متفاوت بود؛ چراکه بمباران شهری در دهه شصت امری پیش‌بینی‌پذیر بود اما حمله ناگهانی به میدان تجریش در این جنگ، به‌شدت شوک‌آور بود. چنین تجربه جمعی‌ای (فارغ از مکان زیست افراد) تأثیری عیمق در حافظه و روان جمعی برجا خواهد گذاشت.

تأثیر اصلی جنگ، پرتاب کردن جامعه به زیستی متفاوت و سرشار از ابهام و تعلیق است. این ابهام و تعلیق پس از جنگ نیز ادامه یافت و جامعه همچنان در زندگی تعلیق‌شده به حیات ادامه می‌دهد. جامعه دائماً منتظر حمله‌ای مجدد است و انتظار دارد که همه‌چیز دوباره استاپ شود. جالب اینجاست که با وجود احساس فروپاشی که زیست در تعلیق ایجاد می‌کند، جامعه ایران در برابر این ابهام و تعلیق در کوتاه‌مدت، بسیار تاب‌آور است. علت این امر آن است که برخلاف جوامع غربی که عمدتاً برای بلندمدت برنامه‌ریزی می‌کنند، جامعه ایران به‌دلیل خصلت کوتاه‌مدت بودن، به زندگی در شرایطی که دورنما ندارد عادت کرده است. این تاب‌آوری باعث شده است که مردم در عین اقرار به ابهام، زیست روزمره خود را پی بگیرند؛ چنان‌که گویی هیچ اتفاقی نیفتاده است. این تجربه تاریخی در واقع به کمک جامعه آمده است تا توان ادامه حیات در شرایط ابهام را داشته باشد.

به نظر می‌رسد اینکه چطور می‌توانیم از این ابهام و تعلیق خارج شویم، سؤالی اشتباه است. چراکه ممکن است اثر فوری و ملموس جنگ ناگهانی بعد از مدتی از بین برود، ولی اثر عمیق و نامحسوس آن تا دهه‌ها در روان جمعی باقی خواهد ماند. از این منظر، پرسش صحیح این است که: «تجربه خاص زیست جامعه ایرانی در چنین شرایطی چه مختصاتی دارد و چه پتانسیلی‌هایی را در اختیار ما قرار می‌دهد؟»

باید توجه داشت که در تحلیل دغدغه‌ها باید فراتر از تحولات گفتمانی و کنشگری فکری و مجازی، به زندگی روزمره مردم عادی نیز توجه داشت.

از منظری دیگر، کوتاه‌مدت بودن زیست، اتفاقاً باعث شد که آدم‌ها به‌شدت به لحظه حال بچسبد و به نوعی دم را غنیبت بشمارند. این شکل خاص از زیستن، با پناه بردن به شوخی در برابر مصائب همراه است و موجب پررنگ شدن عنصر «طنز» در برابر «دلهره و ترس» شده است. در مجموع، این تجربه جمعی شکلی خاصی از کیفیت زندگی را به همراه آورده که مختص جامعه ایرانی است و مختصات آن باید استخراج شود و مورد تأمل قرار گیرد.

فایل تصویری این سخنرانی را می‌توانید در سایت آپارات مشاهده فرمایید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *