راستش بنده از ساعت چهار بعد از ظهر سهشنبه بیست و نهمِ شهریورِ ۹۰ که بالاخره موفق شدم پایاننامه را از طریق آموزشِ دانشکده برای اساتید داور بفرستم، تا همین الان حالی به حالیام رسما؛ یعنی دچار یک خلاء طربانگیزی شدهام؛ ذهنم ول شده، یعنی
بیشتر بخوانیدقهقرا
نوشته است: “اذهان تحریک شده را در تعلیق نگه داشتن کار بدی است”. نویسنده لابد حواسش نیست که بیدلیل دیگری را متهم به نه فقط تحریک ذهنِ دیگران، بلکه بیش از آن متهم به “در تعلیق نگه داشتن آن اذهانِ تحریک شده کردن”، نویسنده لابد
بیشتر بخوانیدچه خبر؟
شقالقمر کردهام، بعد از تحویل نسخهی نهایی تز به استاد راهنما و مشاور و هی به این در و آن در زدن برای تعیین وقت سمینار دوم در زودترین حالت ممکن، گذاشتم پشتِ مقالهی «ویتگنشتاین، هایک، گادامر: درآمدی بر یک روششناسی تلفیقی» و تماماش کردم
بیشتر بخوانید