چرا کاندیدا شدم؟ چون مسایل شهر حل نمیشود و بسیاری فکر میکنند اگر آدمهای کاردرستی برای شورای شهر و به تبعش شهرداری انتخاب شوند، مسایل حل میشوند اما من فکر میکنم یکی از علل لاینحل ماندن مسایل، غلبه همین رویکردی است که برای حل مسایل بر جایگزین شدن آدمهای پاک و کاربلد به جای آمدن آدمهای فاسد و نابلد متمرکز میشود. این درحالی است که چاره مسایل صرفا در رفت و آمد آدمها نیست، بلکه بخش مهمی از راهحل در کشف علت و تغییر آن است. کاندیدا شدم چون فکر میکنم چنین دیدگاه فرافردی و به عبارتی جامعهشناختی نسبت به مسایل شهر و راهحلهایش کمرنگ و در حاشیه است و همین مساله تلاشهای ارزشمند و خستگیناپذیر آدمهای دغدغهمند را ناکام میگذارد. چون اغلب تمام توان صرف مبارزه با خود مساله میشود که درواقع «معلول» است و حواسها کمتر متوجه «علت» مساله است.
مصداق مشهورش مساله فساد در شهرداری است، ایده غالب این است که اگر همه اعضای شورای شهر تهران معترض جدی و افشاگر فساد در شهرداری بودند لابد مساله فساد شهرداری حل میشد، درحالیکه افشاگری علیرغم همه ارزشمندیاش، با وجود همه شجاعت و جسارت کمنظیری که نیاز دارد اما لزوما فساد را نمیکشد بلکه بالقوه این خطر را دارد که جانسختترش کند، ممکن است فساد به جای اینکه ریشهکن شود، برود در هفت سوراخ قایم شود جوری که دست هیچ بنی بشری بهش نرسد. دلیلش هم این است که افشاگری تمام توانش را بر روی مبارزه با خود فساد میگذارد که درواقع معلول است و توجه کمتری به علت فساد نشان میدهد.
به همین دلیل است که فکر میکنم علاوه بر افشاگری و قوی کردن مکانیزمهای نظارتی، درعینحال باید سازوکار سیستم را طوری تغییر داد که در صورت بر سر کار آمدن فاسدترین و فرصتطلبترین آدمها هم، فساد از حد معینی فراتر نرود. ایده #شهرداری_تمام_شیشه_ای ناظر به طراحی چنین سازوکاری است، اینکه اطلاعات شهرداری اعم از بودجه، واگذاری پروژهها، مجوزها و کاربریها و تمام اطلاعات مشابه به جای اینکه فقط در دسترس مدیران و کارکنان شهرداری باشد، در دسترس همه شهروندان باشد. درعینحال، این ایده به جای اینکه همه تمرکز را بر روی تغییر سازوکار درونی شهرداری بگذارد، پتانسیل شهروندان را در حل مساله فعال میکند. جزئیات این ایده را در یادداشتهای بعدی شرح خواهم داد.
کاندیدا شدم چون فکر میکنم بیش از پانزده سال کار و پژوهش جامعهشناختی به خصوص در مسایل شهری، به من امکان میدهد تا با تمرکز بر دیدگاهی فرافردی و علتمحور نسبت به مسایل شهری و با حساسیت نسبت به تبعیضهای جنسیتی، وجوهی از مساله را پررنگ کنم که اغلب مورد بیتوجهی قرار میگیرند و برای تغییر وضع موجود، بر پتانسیلهایی از خود جامعه متمرکز شوم که جز با تاکید بر وجه اجتماعی واقعیت، قابل ردیابی نیستند. فکر میکنم من به شبکهای از دانشگاهیان و جوانان خلاق و خوشفکر در حوزههای مختلف وصل هستم که انگیزه، انرژی، تخصص، توان عملیاتی و نگرشهای نوآورانهشان میتواند زمینهساز تغییر اساسی در رویکردها نسبت به مسایل، سیاستگذاریهای ثمربخش و مبتنی بر پژوهشهای دقیق و مشورتهای خلاقانه و راهگشا در فرآیندهای حل مساله شود؛ تا تهران با فعال شدن پتانسیل شهروندانش و با تکیه بر خرد جمعی آنها تبدیل شود به شهر زندگی.
بهاره آروین، عضو هیات علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه تربیت مدرس، کاندیدای پنجمین دوره انتخابات شورای اسلامی شهر تهران
دیدگاهتان را بنویسید