این هم خلاصهای از آنچه قرار است ارائه شود:
«بخش زیادی از پژوهشهای اجتماعی در ایران از سوی سازمانهای دولتی سفارش داده میشوند که غالبا ارائهی راهبردهای مشخص و قابل انجام برای حل مسائل مختلف در حوزههای اجتماعی را هدف اصلی این پژوهشهای سفارش داده شده تعیین میکنند. این درحالی است که اغلب این پژوهشها در دستیابی به این هدف تعیین شده از سوی کارفرما ناکام میمانند و این مساله خود به یکی از مسائل مورد تاکید در حوزهی پژوهشهای اجتماعی تبدیل شده است؛ مسالهای که مکررا هم از سوی محققان علوم اجتماعی و هم از سوی مدیران و مسئولین سازمانهای دولتی مورد تاکید قرار میگیرد. از طرفی محققان علوم اجتماعی از بلااستفاده ماندن نتایج حاصل از انبوه پژوهشهای اجتماعی گلهمندند و از طرف دیگر مدیران و مسئولان ذیربط از کاربردی نبودن یافتههای حاصل از پژوهشهای اجتماعی در حل مسائل اجتماعی موجود در حوزههای مورد بررسی انتقاد میکنند.
در این نشست سعی خواهم کرد با بررسی نمونههایی از پژوهشهای راهبردی انجام شده در حوزهی ارتقاء اخلاق شهروندی در کلانشهرها، نشان دهم که چگونه عدم اتخاذ یک استراتژی پژوهشی که مشخصا مرتبط با انجام یک پژوهش راهبردی طراحی شده باشد، باعث میشود راهبردهای ارائه شده در این پژوهشها اغلب تکراری و غیرعملی برای مسئولین ذیربط و مهمتر از همه نامرتبط با یافتههای حاصل از پژوهش انجام شده ارائه شود. در ادامه نیز با شرح نمونهای از یک پژوهش راهبردی در حوزهی اخلاق شهروندی، استراتژی پژوهشی جایگزین برای انجام یک پژوهش راهبردی را طرح خواهم کرد.»
دیدگاهتان را بنویسید