جایی در این مصاحبه در خصوص پیامدهای اجتماعی لایحه حجاب و عفاف گفتم که وضعیت مداخله حکومت در حوزه فرهنگ و ورودش بهنفع یکی از طرفین منازعه فرهنگی بر سر پوشش به گونهای است که گویی برخی مسئولین در جمهوری اسلامی از روی دست مسئولین دوره پهلوی دیکته مینویسند!
وقتی متن زیر را در این کانال دیدم، جزئیات دو دیکته نوشته شده آنچنان تشابه حیرتانگیزی داشت که فکر کردم شاید متن ساختگی باشد، این شد که به منبع ذکر شده مراجعه کردم اما دیدم گرچه صفحه نقلقول به اشتباه درج شده اما اصل متن صحت دارد. واقعاً این حد از تشابه غریب و باورنکردنی است؛ گرچه تأییدیه روشنی است بر اینکه حکمرانی در عرصههای مختلف بیش از آنکه ناشی از ایدئولوی حکومت باشد، ناشی از ساختارها و سنتها و رویههای دستگاه اجرایی دولت یا همان بوروکراسی و دستاندازیها و زیادهخواهیهای معمولِ بوروکراتیک است.
گویا در آن زمان این طرح اجرایی نشد اما جالب توجه است که ثمره ۵۰ سال تلاشهایی مشابه در پهلوی اول و دوم، انقلاب اسلامی بود. انقلابی که از قضا به مدد سرشکن شدن نفرت از حکومت بر سر آن شکل از سبک زندگی که پهلوی حامی آن بود و برساخته شدن بیحجابی بهعنوان نماد همسویی با حکومت گذشته، در مدتی کوتاه موفق شد روسری را بهعنوان جزء ضروری پوشش نیمی از جمعیت کشور فراگیر کند.
طرح شورای هماهنگی امور اجتماعی نخستوزیری دولت هویدا برای حذف چادر از پوشش زنان، دهم آذر ۱۳۵۵
۱. اقداماتی که در درازمدت مؤثر خواهد بود:
۱-۱. استفاده از رسانههای گروهی:
الف) ایجاد هماهنگی لازم بین رسانههای گروهی و متون کتابهای درسی برای دگرگونی باورداشتهای فعلی در زمینهی ارتباط چادر با معتقدات اخلاقی و مذهبی؛
ب) ایجاد هماهنگی کامل بین برنامههای تلویزیون، رادیو، محتوای مطبوعات با متون کتب درسی در تغییر تصویر ذهنی زن؛
ج) بهرهگیری از سهم تلویزیون در بزرگداشت پوشاک محلی و نشان دادن جنبههای دستوپاگیر چادر؛
۱-۲. استفاده از نفوذ روحانیون و سپاهیان دین:
الف) انتشار مقالات و نشریات مخصوص و اشاعه محتوای این نشریات توسط روحانیون معتبر و سپاهیان دین؛
ب) بهرهگیری از نفوذ کلام روحانیون دانشمند و شناختهشده در جهت تفکیک مفهوم حجاب از چادر؛
۱-۳. بهرهگیری از فعالیت سازمانهای اجتماعی و آموزشی:
الف) استفاده از خدمات سازمانهای اجتماعی و آموزشی در دگرگونی بنیادی باورداشت همگان از رابطه بین چادر و معتقدات مذهبی و اخلاقی؛
ب) بهرهگیری از فعالیت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در تهیه متون کتب و فیلمها در جهت دگرگونیهای ذکرشده؛
ج) آموزش غیرمستقیم کودکان در مدارس بهمنظور انتقال این دریافتها به بزرگترها؛
د) گنجاندن مواد خاص در آموزشهای جنبی کانونها؛
۲. اقداماتی که در کوتاهمدت مؤثر خواهد بود:
۲-۱. ممنوع بودن چادر برای دانشآموزان و دانشجویان؛
۲-۲. استفاده از پوشش متحدالشکل در مدارس؛
۲-۳. اجرای کامل قانون تعلیمات اجتماعی اجباری در مورد خانوادههایی که از مدرسه رفتن دختران خود جلوگیری میکنند؛
۲-۴. ممنوعیت بانوان کارمند از استفاده از چادر؛
۲-۵. محرومیت زنان کارمندی که از چادر استفاده میکنند، از دسترسی به مقامها و موقعیتها و همچنین از تشویق؛
۲-۶. تشویق کارمندان زن به برگزیدن لباس متناسب با کار و شرایط؛
۲-۷. صدور بخشنامه به کلیه کارخانجات و ملزم کردن کارگران به پوشیدن لباس متحدالشکل، متناسب با کار و شرایط محیط؛
۲-۸. تشویق کارگران زن به استفاده از لباس متناسب با لباس متحدالشکل خود؛
۲-۹. ممنوعیت زنان چادری از مراجعه به وزارتخانهها و سازمانهای دولتی؛
۲-۱۰. ممنوعیت زنان چادری از مسافرت با شرکت هواپیمایی ملی ایران؛
۲-۱۱. ممنوعیت زنان چادری از استفاده از اتوبوسهای شرکت واحد؛
۲-۱۲. ممنوعیت ورود زنان چادری به سینماها؛
۲-۱۳. ممنوعیت ورود زنان چادری از خرید در فروشگاههای شرکتهای تعاونی شهر و روستا؛
۲-۱۴. ممنوعیت زنان چادری در استفاده از خدمات اجتماعی؛
۲-۱۵. ممنوعیت ورود کودکان و نوجوانان چادربهسر به کتابخانهها؛
۲-۱۶. محرومیت از شرکت در هرگونه مجامع عمومی؛
۳. اقدامات جنبی:
اجرای مطلوب تصمیمات کوتاهمدت، مستلزم اقداماتی به شرح زیر است:
۳-۱. همکاری وسایل ارتباط جمعی در توجیه مقام زن و برداشت همهجانبه در این زمینه؛
۳-۲. همکاری وسایل ارتباط جمعی در ارائه جنبههای منفی چادر و ارتباط آن با عقبماندگی؛
۳-۳. همکاری وسایل ارتباط جمعی در ایجاد برداشت صحیح از لباس متناسب؛
۳-۴. تحقیق، نگارش و چاپ مقالات مستند در زمینههای مربوط؛
۳-۵. توسعه کارخانجات پوشاک و در دسترس قرار دادن لباسهای ارزانقیمت همراه با روسری که جایگزین چادر گردد.
(منبع: عصر پهلوی به روایت اسناد، علیرضا زهیری، ص ۲۸۵)
دیدگاهتان را بنویسید