«وضعیت اینترنت امروز ایران فاجعهبار است. فیلترینگ گسترده، اختلالات مستمر و سرعت پایین چیزی بهنام اینترنت برای ایرانیان باقی نگذاشته و حق دسترسی آزاد به اینترنت را نقض کرده است. همانطور که در گزارش انجمن تجارت الکترونیک آمده است، وضعیت اینترنت ایران بیشترین شباهت را با کشورهای فقیر و توسعهنیافته دارد، اما تفاوت اصلی در خودخواسته بودن این شرایط برای ایران است. خودخواسته به این معنا که بخش قابلتوجهی از مشکلات اینترنت کشور از فیلترینگ و محدودیتهای آن تا سرعت و اختلالات گسترده نه بهدلیل مشکل در توسعه زیرساختها که بهدلیل سیاستگذاریها، اقدامات مدیریتی و اعمال قوانین به وجود آمده است. در نهایت گلاویز شدن شهروندان و کسبوکارهای ایرانی با یکی از ناامنترین و بیکیفیتترین اینترنتهای دنیا، مرگ تدریجی رؤیای توسعه اقتصاد دیجیتال و یونیکورنهای دانشبنیان را رقم میزند.»
بیشتر بخوانیدبازار خدمات آموزشی در مدرسه و دانشگاه: یک طرح مسأله
تحصیل آموزش ابتدایی در برخی مدارس غیرانتفاعی در تهران چندین برابر تحصیل در پرتقاضاترین رشتههای مهندسی در معتبرترین دانشگاههای کشور هزینه دارد. چرا و چگونه؟
از اوایل دهه هفتاد شمسی تغییری در حوزه آموزش و پرورش و آموزش عالی در کشور رخ داد: اینکه دولت بهصورت رسمی به ارائهدهندگان خدمات آموزشی اجازه داد در قبال خدماتشان از متقاضیان پول دریافت کنند. این تغییر طی حدود سه دهه بعد، به پیامدهای کاملاً متفاوتی در آموزش و پرورش و آموزش عالی منجر شد.
در فقدان خودآیینی و همبستگی صنفی
به مسأله قطع همکاری دانشگاهها با اساتید مشهور در عرصه علمی و عمومی از جمله دکتر محمد فاضلی، دکتر آرش اباذری و دکتر رضا امیدی، از دو منظر میتوان نگریست:
۱. فقدان خودآیینی(۱) در میدان علوم اجتماعی و انسانی در ایران
خودآیینی اصطلاح پیر بوردیو، جامعهشناس فرانسوی در تبیین سازوکارهای میدان علم است که در کتاب «انسان دانشگاهی» شرح داده است. چند سال پیش، مسلم قماشلویان، دانشجوی کارشناسی ارشد رشته جامعهشناسی، در پایاننامهاش با عنوان «انسان دانشگاهی ایرانی: تبیین دگرآیینی میدان جامعهشناسی در ایران» نشان داد که چگونه در میدان علوم اجتماعی در ایران، غلبه با کسانی است که به اصطلاح بوردیویی دارای سرمایه آکادمیک هستند و با استفاده از جایگاههای بوروکراتیک در سازمان دانشگاه و قدرت برآمده از آنها میتوانند افراد دارای سرمایه نمادین و علمی یا همان افراد معتبر بهلحاظ علمی را به حاشیه برانند.
بیشتر بخوانیدتحقیق منبر نیست: در نقد تحقیقات نشاندادنی
«کمتر نظری آنقدر عجیب و غریب است که هیچ گواهی در تأیید آن نتوان یافت»، با این حال بخش عمده تحقیقات در علوم اجتماعی، در حال تبدیل شدن به تحقیقاتی هستند که میتوان آنها را «تحقیقات نشاندادنی» نامید، تحقیقاتی که هدف اصلیشان نشان دادن مصادیق و شواهد تأییدکننده یک نظریه و فرضیه به مخاطب است، اغلب با روشهای کیفی انجام میشوند (گرچه تحقیقات کمّی بسیاری هم به همین آفت دچارند) و واقعاً معلوم نیست ارزش افزوده تحقیق برای ادبیات نظری و پژوهشی موجود در آن حوزه چیست؟
بیشتر بخوانیدامر اجتماعی
در چه صورت میتوانیم صفت «اجتماعی» را برای یک پدیده یا مسأله به کار بریم؟
معمولاً پاسخ این است: درصورتیکه آن پدیده و مسأله فردی نباشد، اما کدام مسائل و پدیدهها فردی نیستند؟ باز معمولاً پاسخ این است: آنهایی که در مورد تعداد زیادی از افراد مصداق پیدا کنند. آیا در این صورت، اعمالی مثل غذا خوردن، خوابیدن، خندیدن و بسته شدن ناخواسته چشم هنگام نزدیک شدن شیء خارجی که در مورد همه یا اغلب افراد مصداق پیدا میکند، مصداق امور اجتماعی هستند؟ بعید است کسی نفس این اعمال را بهدلیل فراگیر بودنشان میان انسانها «اجتماعی» تلقی کند.
بیشتر بخوانید