پیروزی “اصلاح‌طلبان” یا پیروزی اندیشه‌های اصلاح‌طلبانه؟ مساله این است!

این هم پست دوم از نویسنده‌ی مهمان، جناب میثم هاشم‌خانی که باز هم کوتاه و روشن و شسته رفته است و ایده‌ی محوری پست قبل را این‌بار با مثال‌هایی عینی‌تر و پیشنهادهایی مشخص‌تر طرح می‌کند (این‌بار هم تاکیدات متن از من است). این‌هم فایل pdf متن برای ای‌میل احتمالی به علاقمندان:)

چه می­‌خواهید در انتخابات مجلس شرکت کنید و چه نمی­‌خواهید، چه اصلاح­‌طلب هستید و چه اصولگرا و چه هیچ­‌کدام، چه برایتان اهمیت داشته باشد که چه گروه­‌هایی در این انتخابات پیروز می­‌شوند و چه اهمیت نداشته باشد، پیشنهاد می­‌کنم قدری با تامل به این پرسش جواب بدهید:

فکر می­‌کنید در انتخابات مجلس آینده، رقابت اصلی و تمرکز شعارهای انتخاباتی، بر چه محورهایی متمرکز باشد؟

گزینه­‌های پیشنهادی:

۱) میزان مرزبندی گروه­‌های سیاسی با جریان انحرافی؟

۲) میزان تبعیت کاندیداهای مختلف از قانون اساسی و ولایت فقیه؟

۳) میزان طرح شعارهای تند و محکم در مواجهه با آمریکا و اروپا؟

۴) دفاع یا مخالفت با اختصاص تمامی یارانه نقدی به سرپرست خانوار و محروم شدن زنان از دریافت یارانه نقدی؟

۵) ارائه طرح‌­هایی به منظور کاهش مهاجرت گسترده سرمایه­‌گذاران ایرانی به امارات و ترکیه؟

۶) میزان پوشش و سطح مبالغ بیمه بازنشستگی و بیمه درمانی؟

۷) ایجاد یک نظام جامع بیمه بیکاری در سطح کشور؟

۸- اصلاح قانون مصوب مجلس در مورد بیمه بیکاری، به نحوی که زنان نیز بتوانند تحت شرایطی برابر با مردان، بیمه بیکاری دریافت کنند؟

۹) ارائه یک وعده غذای رایگان در مدارس استان­‌های محروم کشور؟

۱۰) تلاش برای رساندن قیمت و کیفیت اینترنت در ایران، به میانگین کشورهای آسیایی؟

۱۱) اعطای مجوز برای فعالیت شبکه­‌های تلویزیونی خصوصی؟

۱۲) حق برابر دختران و پسران برای ورود به دانشگاه؟

۱۳) دفاع یا مخالف با جزئیات فعلی طرح جمع­‌آوری ماهواره­‌ها؟

۱۴) اصلاح قوانین مربوط به حقوق زنان در حوزه ازدواج و نیز فعالیت­های اجتماعی و سیاسی؟

۱۵) دفاع یا مخالفت گروه­‌های سیاسی با طرح «گشت ارشاد»؟

به نظر می­‌رسد که فرآیند توسعه اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در اکثریت قاطع کشورهای جهان سوم، بیش از آنکه به افراد برنده در انتخابات وابسته باشد، به محوریت شعارهای طرح­‌شده در رقابت­‌های انتخاباتی وابسته است. برای توضیح بهتر، یک گروه سیاسی (مانند حامیان آقای قالیباف) را در نظر بگیرید که اتفاقا قابل انتظار است به موضع­‌گیری انتخاباتی ذیل هر یک از شعارهای فوق بپردازند. حالا بیایید سه حالت را در نظر بگیریم:

حالت اول: حامیان آقای قالیباف در انتخاباتی با محوریت شعارهای یک تا سه شرکت کرده و پیروز ­شوند؛ حالت دوم: همین گروه سیاسی در انتخاباتی با محوریت شعارهای ۴ تا ۹ شرکت کرده و پیروز شوند. حالت سوم: همین گروه در انتخاباتی با محوریت شعارهای ۱۰ تا ۱۵ شرکت کرده و پیروز شوند.

به نظر شما، نحوه عملکرد این گروه پس از پیروزی در انتخابات، در سه حالت فوق یکسان خواهد بود؟

به احتمال فراوان، پاسخ شما به این پرسش، “منفی” خواهد بود. حالا یک فرض دیگر را هم اضافه کنید و فرض کنید که گروه فوق در یک رقابت انتخاباتی تنگاتنگ و با اختلاف ناچیزی در انتخابات پیروز شده باشد و در نتیجه خطر شکست در انتخابات بعد را مرتبا پیش روی خود ببیند. احتمالا پاسخ “منفی” شما شدت بیشتری خواهد داشت.

اجازه بدهید باز هم به گزینه­‌های طرح­‌شده به عنوان شعارهای انتخاباتی بالقوه بازگردیم: با توجه به فضای انتخاباتی فعلی، به احتمال فراوان گزینه­‌های یک تا سه، بیشترین بخت را برای تمرکز شعارهای انتخاباتی در انتخابات پیش‌­رو خواهند داشت (مشابه انتخابات­‌های دهه ۶۰ و نیمه اول دهه ۷۰)، در حالیکه شکی نیست که این موضوعات، دغدغه بخش کوچکی از شهروندان ایرانی را تشکیل می­‌دهند.

گزینه­‌های ۴ تا ۹، گزینه­‌هایی هستند که با توجه به سطح توسعه موجود در ایران و با فرض آنکه بهره‌­مندی از حداقلی از معیشت را پیش‌­نیاز توسعه اجتماعی و سیاسی بدانیم، کلیدی­‌ترین گزینه­‌هایی هستند که لازم است در انتخابات مورد طرح قرار بگیرند. این گزینه‌ها با زندگی روزمره اکثریت قابل توجه رای­‌دهندگان ایرانی سر و کار دارند و اگر حال و هوای انتخاباتی فعلی مشابه انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ بود، بخت فراوانی برای طرح در انتخابات داشتند. اما به نظر می­رسد شانس کمی برای طرح در انتخابات پیش‌­رو خواهند داشت.

برای مثال گزینه شماره ۹ که ممکن است جزو دور از ذهن­‌ترین شعارهای انتخاباتی از نظر خوانندگان این متن باشد، زمانی اهمیت پیدا می­‌کند که توجه کنیم هم­‌اکنون در استان­‌های محروم کشور، نزدیک به ۲۵ درصد از کودکان و نوجوانان بین ۶ تا ۱۸ سال، به مدرسه نمی­‌روند (میانگین این رقم در سطح کشور ۱۵ درصد است). با چنین سطحی از بی­‌سوادی و کم­‌سوادی، چگونه می­‌توانیم انتظار داشته باشیم حتی در صورت شکل­‌گیری ایده­‌آل­ترین اصلاحات قانونی، توسعه اجتماعی و سیاسی در سراسر کشور حاکم شود؟

طرح شعارهایی در زمینه گزینه‌­های ۱۰ تا ۱۵ نیز در انتخابات مجلس امسال، با توجه به چشم­‌انداز موجود، بسیار نامحتمل خواهد بود. با این وجود، بدون تردید می­‌توان شرایطی را تصور کرد که بخشی از گروه­‌های سیاسی که مجاز به شرکت در انتخابات هستند و در انتخابات مجلس امسال نیز شرکت خواهند نمود، به صورت بالقوه می­‌توانند چنین شعارهایی را طرح کنند.

اما طرح چنین شعارهایی از سوی گروه­‌های مذکور، طبیعتا مستلزم آن است که احساس کنند چنین مباحثی جزو مباحث مهم در فضای افکار عمومی جامعه به حساب می‌­آیند. درست همان شرایطی که باعث شد در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴ نیز، بخشی از کاندیداهایی که چه بسا هیچ اعتقادی به شعارهایی از این دست نداشتند، شعارهای مشابهی را به عنوان بخشی از برنامه تبلیغات انتخاباتی خود مطرح کنند.

نویسنده مهمان: میثم هاشم­‌خانی

m.hashemkhany@gmail.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *