«وقتی آقای ابتهاج [رئیس وقت سازمان برنامه] از قرارداد شیراز مطلع شد، ادامه کار خود را به لغو آن مشروط کرد. در ایران، این امر به آن معنا بود که شاه باید تصمیم میگرفت که آیا از ابتهاج و سازمان برنامه حمایت کند یا خود را دور از منازعه نگه داشته و اجازه دهد دشمنیهای سیاسی (به سرکردگی وزیر جاهطلب صنایع) درون دولت بالا بگیرد و به مسیر خود ادامه دهد. شاه گزینه دوم را برگزید. استعفای ابتهاج پذیرفته شد. استقلال سازمان برنامه با تقلیل جایگاه رئیس آن محدود شد و مسئولیت آن به نخستوزیر محول شد. تمام کارخانههای صنعتی دولت که در مالکیت سازمان برنامه بودند خیلی ساده به وزارت صنایع واگذار شدند. در طول ماههایی که این اتفاقها افتاد همان وزیر صنایع و معادن که سازمان برنامه را شکست داده بود [جعفر شریف امامی] نخستوزیر شد.»
بیشتر بخوانیددر قعر یأس
اگر فکر میکنید ما امروز در یکی از ناامیدانهترین لحظات و برهههای تاریخی این مملکت گیر افتادهایم، پیشنهاد میکنم کتاب «روزها در راه» شاهرخ مسکوب را بخوانید تا ببینید یأس چه عمق دهشتناکی میتواند داشته باشد، خیلی خیلی عمیقتر از ناامیدی این روزها و لحظههای حاضر ما.
بیشتر بخوانید