یک سیاستمدار حرفهای چه ویژگیهایی دارد؟ یا به عبارت دیگر، بودن کدام ویژگیها در یک فرد او را برای در پیش گرفتن سیاست به مثابه یک حرفه مناسب میکند؟ وضعیت سیاستمداران در ایران از نظر دارا بودن این ویژگیها چگونه است؟ کدام سیاستمداران ایرانی را میتوان مناسب برای در پیشگرفتن سیاست به مثابه یک حرفه دانست؟ در این یادداشت سعی میکنم با مرور آراء ماکس وبر در مقاله “سیاست به مثابه حرفه” به این سوالات پاسخ دهم.
ماکس وبر معتقد است «سه خصوصیت تعیینکننده از انسان یک سیاستمدار میسازد: شوق، احساس مسئولیت و نگاه سریع (بیتفاوتی و عدمچسبندگی)». نبود هریک از این ویژگیها در یک فرد، او را به یکی از آسیبهای حرفه سیاست دچار میکند.
«شوق در معنای علاقه به تحقق یک موضوع، و کشش شورانگیز به یک موضوع است.» بدون وجود شوق یا علاقه عمیق برای تحقق یک موضوع، سیاستمدار تبدیل به یک “عوامفریب” میشود چراکه هیچ هدف و نقطه تمرکز خاصی ندارد و لذا «تمام ذهنش متوجه اثر و نفوذی است که میتواند بر دیگران اعمال کند». از دیدگاه وبر، «عوامفریب از یک طرف به علت اینکه حاضر نیست خود را در خدمت یک موضوع یا یک هدف قرار دهد، همیشه به جای قدرت واقعی به دنبال ظواهر و زرق و برق قدرت است و از طرف دیگر فقدان مسئولیت در ذهن او سبب میشود تا قدرت را بدون هرگونه هدف مثبت و فقط برای خود ]قدرت[ بخواهد.» درواقع از دیگاه وبر، عوامفریب بیش از آنکه قدرت را در جهت تحقق هدف یا پیشبرد موضوعی به کار گیرد، بیهدف و نامسئولانه با آن بازی میکند.
بیشتر بخوانید