در همین اندک زمان باقی‌مانده

اگر سقوط ناگهانی بالگرد ما را به‌شکلی پرشتاب در فضای یک انتخابات نامنتظره پرتاب نکرده بود، من قاعدتاً باید به‌عنوان یک تحلیل‌گر، در آرامش نشسته بودم و به مسأله‌ی اول و آخر این انتخابات یعنی علل و پیامدهای میزان مشارکتی که به‌شکلی بی‌سابقه پایین بوده است، می‌پرداختم نه اینکه در تلاشی سرگیجه‌آور و سریع، برای دور کردن خطر رادیکالیسم از سر دولت و جامعه، روز و شبم را گم کنم، آن‌هم تلاشی که در نقطه‌ی تمرکز و جهت‌گیری‌اش با تلاش اغلب فعالان هم‌رأی متفاوت است و دشواری پیشبرد کار در این زمان اندک را دوچندان می‌کند.

برخلاف خود دکتر پزشکیان که با هوشمندی و نیز احتمالاً با تجربه‌ای برآمده از پنج دوره پیروزی در کسب جایگاه نمایندگی مردم، در انتخابات جاری نیز جذب آرای اقشار غیرسیاسی را هدف گرفته است، کلیت کمپین تبلیغاتی ایشان به‌سمت برجسته‌سازی و پاسخ به مطالبات طبقه‌ی متوسط و پایگاه رأی سیاسی اصلاح‌طلبان سمت‌وسو یافته است، این در حالی است که تجربه‌ی برآمده از دور دوم انتخابات سال ۸۴ نشان می‌دهد که چطور چرخش و جذب آرای اقشار غیرسیاسی می‌تواند بازی برده‌ی جناح پیروز در دور اول را به شکست در دور دوم تبدیل کند. تجربه‌ای که به‌خوبی و با استناد به عدد و رقم در این تحلیل از آرای دور اول انتخابات تشریح شده است.

بیشتر بخوانید
نه به رادیکالیسم

داشتم به دلایلی فکر می‌کردم که باعث می‌شود نه‌فقط به آقای جلیلی رأی ندهم، بلکه برای رأی نیاوردن او و پیروزی رقیبش فعالانه تلاش کنم که به این نوشته‌ی دکتر سرزعیم برخوردم و دیدم بخش زیادی از حرف‌هایم در همین متن بازگو شده است. واقعیت این است که من هم مانند نویسنده‌ی آن متن در نیت خیر آقای جلیلی برای آبادانی مملکت تردید کمی دارم ولی بر طبق آن قول مشهور، سنگفرش‌های دوزخ را نیات خیر پوشانده است.

بخش زیادی از رویکردهای آقای جلیلی، رادیکال یا به‌تعبیر نویسنده‌ی آن متن، قطبی‌کننده‌ی فضاست و در فضای قطبی‌شده و رادیکال، نه‌فقط پیشبرد توسعه و دموکراسی اگر نگوییم ناممکن، دست‌کم بسیار دشوار می‌شود بلکه بیش از آن، زیست مسالمت‌آمیز و روزمره‌ی افراد کنار یکدیگر نیز خدشه‌دار می‌شود چنانکه در فضای قطبی‌شده‌ی اعتراضات ۱۴۰۱ چنین شد و هنوز هم اثرش در فضای تعاملات دوستانه و گفت‌وگوهای روزمره‌مان باقی است.

بیشتر بخوانید
۳ در برابر ۳: نزاعی برابر میان میانه‌روی و رادیکالیسم

عجیب است که جناح‌بندی‌های سیاسی تا این حد در برابر تغییر مقاوم است. شهود خود کاندیداها و هواداران‌شان هم این است که سبد رأی پزشکیان و پورمحمدی و قالیباف اشتراک زیادی دارد و از آن‌طرف جلیلی و قاضی‌زاده هاشمی و زاکانی هم پاسخ‌گوی مجموعه‌ای از رأی‌دهندگان مشخص هستند که تمایزات روشن و ملموسی با رأی‌دهندگان به سه کاندیدای دیگر دارند. علی‌رغم چنین روشنی‌ای در تمایزات و مرزبندی‌ها، عجیب است که صحنه‌ی سیاسی همچنان در قالب نزاع میان اصلاح‌طلبی و اصول‌گرایی (یا به‌تعبیر رایج‌تر این روزها جبهه‌ی انقلاب) صورت‌بندی می‌شود و گمانه‌زنی و تلاش‌ برای ائتلاف‌ها و کناره‌گیری‌ها به‌نفع یکدیگر نیز همچنان در همین چارچوب صورت‌بندی و انجام می‌شود.

البته امیدوارم در نهایت کناره‌گیری‌ها و ائتلاف‌ها بر مبنای واقعیت تمایزات موجود انجام شود نه بر مبنای شبکه‌‌ای از روابط سیاسی قبلی و تاریخ‌گذشته؛ چنانکه در مناظره‌ها، فارغ از برچسب‌های سیاسی، در واقعیت‌گویی، پورمحمدی و پزشکیان و قالیباف ناگفته و احتمالاً بدون هماهنگی، تا حدی هوای همدیگر را داشتند و آن سه نفر دیگر هم بنا به مورد به پزشکیان و پورمحمدی حمله می‌کردند، قالیباف هم تا حدی مصون از حمله‌ها، سعی می‌کرد تا حد امکان از گوشه‌ی امن‌اش خارج نشود.

بیشتر بخوانید
آینده سیاسی ایران

سیمافکر که چند سالی است فعالیت خود را با عنوان ویدئو رسانه فرهنگ و سیاست ایران آغاز کرده است در آستانه انتخابات دوره چهاردهم ریاست جمهوری، با همکاری خانه اندیشه‌ورزان سلسله نشسست‌هایی را با عنوان «دولت چهاردهم» برگزار کرد. در دومین برنامه از این سلسله نشست‌ها که با عنوان «آینده سیاسی ایران» برگزار شد، موضوع نسبت میان وضعیت روحی انسانی ایرانی و انتخابات ریاست جمهوری مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفت.
در این نشست که روز پنجشنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۳ با حضور محمدجواد روح، علیرضا شفاه، سیدعلی کشفی و سیدعلی سیدان برگزار شد، بهاره آروین ضمن اظهارنظر پیرامون موضوع مورد بحث، نظم سیاسی موجود در ایران را حاوی خردی جمعی دانست که همواره امکان تغییر درون سیستم را فراهم می‌آورد و همین امر همواره پتانسیل ایجاد و حفظ امید در جامعه را با خود به‌همراه دارد.
فایل تصویری کامل این نشست را می‌توانید در آپارات مشاهده فرمایید.

بیشتر بخوانید
درباره‌ی برگزاری انتخاباتی با ۸۰ کاندیدا

در این متن گفته‌ام برخلاف سکه‌ی رایج خودسرزنشی این روزها که جامعه‌ی سیاسی و حکومت را بابت ثبت‌نام پرشمار ۸۰ کاندیدا مورد تحقیر و تمسخر قرار می‌دهد، تعداد اولیه‌ی ۸۰ کاندیدا برای انتخابات ریاست‌جمهوری چندان غیرمنطقی و بی‌ربط نیست. مسأله نه تعداد پرشمار کاندیداها بلکه فرایند و چگونگی کاهش این تعداد به تعدادی محدود و قابل قبول برای انتخاب است. در اغلب کشورها تشکل‌یافتگی جامعه در قالب ساختار حزبی است که این غربالگری و کاهش تعداد را امکان‌پذیر می‌کند اما در نبود چنین ساختاری در جامعه‌ی ایران، مکانیزم شورای نگهبان در قالب رد و تأیید صلاحیت کاندیداها ایفای نقش می‌کند.

بیشتر بخوانید