چندهفته پیش از انتخابات متنی نوشتم با عنوان «در انتخابات شورای شهر به کدام کاندیدا رای دهیم؟» (+) در آن متن استدلال کردم که سوال درستتر این است: به کدام برنامهها رای دهیم و سپس ۳ ویژگی ضروری برای یک برنامه را برشمردم: ۱- دارای اهداف سنجشپذیر باشد. ۲- صرفا سیاههای از وعدههای ولو سنجشپذیر نباشد بلکه در برنامه مذکور حتما راهکار کلی دستیافتن به آن اهداف شرح داده شده باشد. ۳٫ اهداف و چگونگی دست یافتن به آنها، ناظر به تغییرات پایدار باشد بدینمعناکه به جای تغییر کوتاهمدت معلول، تغییر مکانیزمهای علی برسازنده واقعیت را هدف بگیرد.
حالا انتخابات تمام شده است و اعضای شورای شهر با پرسش مشابهی مواجهند: «چهکسی را به عنوان شهردار انتخاب کنند؟» بحثهایی که این چند روز دیدهام، بیشتر در مورد ویژگیهای لازم برای یک شهردار بوده است: اینکه مدیری استراتژیست باشد، پاکدست باشد، سوابق اجرایی قابلاعتنا و درخشانی داشته باشد و ویژگیهایی از این دست. علیرغم تایید همه این ویژگیها برای یک شهردار، به نظرم به وجه مهمی از ارزیابی کاندیداها برای جایگاه شهردار، کمتر پرداخته شده است که همانا ارایه برنامههایی با اهداف و تعهدات سنجشپذیر است.
به نظرم مهم است که کاندیداها نه فقط بر اساس سوابقشان، بلکه از همان ابتدا بر اساس برنامههایشان طرح شوند. نه اینکه یک سری اسم طرح شود و بعد برنامهها تبدیل به کلیگوییهایی صوری در روز آخر و در زمان رایگیری شود. ارایه برنامههای سنجشپذیر در چند حوزه محدود اما دارای الویت در مسایل شهر تهران، نه فقط یکی از معیارهای ضروری برای انتخاب شهردار است، بلکه مهمترین ابزار شورای شهر برای تحقق کارکردش یعنی نظارت است. تنها زمانی که برنامهها دارای اهدافی زمانمند و سنجشپذیر باشند، شورای شهر میتواند در بازههای زمانی تعیین شده میزان پیشرفت برنامه و دستیابی به اهداف را ارزیابی کند.
کلیگوییهایی از جنس «بهبود فلان» یا «رفع موانع بهمان» یا «انجام اقدامات فوری در جهت فلان و بهمان»، برنامه نیستند، به نظرم مهم است که کاندیداهای شهردار شدن، الویت بندی شان را از مهمترین حوزه های مسالهمند در شهر تهران طرح کنند، وضع موجود در هر حوزه را با اعداد و ارقام مستند شرح دهند و بعد هدفی سنجشپذیر و عملی را نسبت به وضع موجود ارایه دهند. همچنین مهم است که راهکار کلی دستیابی به اهداف ارایه شده نیز شرح داده شود.
?لازم است توضیح دهم که منظورم از برنامه، برنامههای جامع چندصد صفحهای از کلیترین تا جزئیترین مسایل نیست بلکه صرفا ارایه یک یا چند هدف و تعهد شفاف، سنجشپذیر و قابل فهم برای عامه مردم است. برای مثال یک زمانی تاچر در انگلستان گفت “تورم انگلستان را از طریق کنترل چاپ پول، به زیر ۵ % میرسانم (زمانی که تورم انگلستان ۱۲ % بود)” یا در آمریکا اوباما گفت “با استفاده از افزایش مالیات بر درآمد خانوارهای پردرآمد، تکتک آمریکاییان را از حداقل بیمه درمانی برخوردار میکنم” (برنامه با هدف سنجشپذیر + راهکار کلی، ولی شفاف)
تاکید بر برنامههای سنجشپذیر میتواند یک آسیب معمول در فرآیندهای انتخاب شهردار را هم تعدیل کند و آنهم لابیگریها و بده بستانهای پنهانی است که شفافیت فرآیند انتخاب را خدشهدار میکند، ارایه برنامهها از سوی کاندیداها و در دسترس قرار دادن آنها برای عموم شهروندان، به ۲۱ نفر اعضای شورا کمک میکند تا هزینه انتخابشان را در نهایت نه بر اساس رای و نظری شخصی، بلکه بر اساس برنامهای عینی و سنجشپذیر پرداخت کنند و از این طریق همراهی شهروندان حساس به فرآیند انتخاب را تاحد زیادی از آن خود کنند.
شخصا دغدغه اصلیام در فرآیند انتخاب شهردار، دریافت برنامهها و تعهدات سنجشپذیر از هریک از کاندیداهای احتمالی شهردار شدن است و امیدوارم بتوانم دیگر اعضای شورا را هم نسبت به ضرورت ارایه این تعهدات اقناع کنم بهگونهای که برنامهها همزمان با سوابق کاندیداها و با امتیازی برابر با سوابق مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد نه به صورت امری فرعی و موکول به انتخاب اولیه بر اساس سوابق. آشکار است که چنین دغدغه و تاکیدی دور از روند فعلی فرآیند انتخاب شهردار است، تاکید اصلی عجالتا بر سر معیارها و ویژگیهای شخصی شهردار است که غالبا ناظر بر سوابق فرد و تیم احتمالی او است که از نظر من هم معیارهای مهمی هستند اما امیدوارم اگرنه در کوتاه مدت و در زمان انتخاب شهردار، دستکم در میانمدت و در فرایند ارزیابی عملکرد شهردار آینده، ارایه اهداف و تعهدات سنجشپذیر به همراه راهکار کلی اما شفاف دستیابی به آن اهداف جایگاه شایستهای در فرآیند ارزیابی بیابد.
آدرس کانال تلگرام: https://t.me/baharvin