به سه دلیل:
۱٫ اگر بخواهم به عنوان یک نماینده، به تلاش برای تحقق برنامه #شهرداری_تمام_شیشه_ای پایبند بمانم، مرتبطترین کمیسیون با تحقق اقدامات عملی پیشبینی شده ذیل این برنامه، کمیسیون برنامه و بودجه است. من همواره از اهمیت و اولویت بیشتر برنامهها بر سوابق دفاع کردهام (برای مثال نگاه کنید به: https://t.me/baharvin/69 ) چراکه با تکیه صرف بر سوابق نمیتوان تغییر مشخصی در واقعیت را انتظار داشت اما تعهد یک نماینده به برنامههایی مشخص و قابل فهم، میتواند احتمال تغییری در واقعیت را افزایش دهد.
۲٫ فکر میکنم اغلب جامعهشناسانی که مسائل اجتماعی کلانشهر تهران را دنبال میکنند، تایید میکنند که شکل خاصی از سیاستگذاری درآمدی، بدون توجه به پیامدهای اجتماعی این نوع سیاستگذاری، یکی از عوامل اصلی شکلدهنده به وجوه مسالهمند شهر تهران است. فقدان نگاه اجتماعی در بحثهای برنامهریزی برای تامین هزینههای شهر، یکی از مهمترین خلاءهای موجود در این زمینه است.
۳٫ به عنوان کسیکه سالها در حوزه آموزش و پژوهش جامعهشناسی کار کردهام، تجربهام این است که در خارج از حوزه جامعهشناسی، امور اجتماعی – فرهنگی معمولا فرع بر مسایل اصلیای مانند اقتصاد و معیشت تلقی میشوند. کارها و اموری صرفا هزینهزا که آثار کوتاهمدت و قابلاندازهگیری هم ندارند. به نظرم حضور یک جامعهشناس در جاییکه چنین رویکردی احتمالا غلبه دارد ضروریتر است تا جایی مانند کمیسیون فرهنگی- اجتماعی که احتمالا همه اعضا بر ضرورت و اولویت کارهای اجتماعی – فرهنگی در شهر توافق دارند.