?برای شورای شهر که اسمش رویش است و تصمیمگیریها در آن شورایی و جمعی است، کنشگری فردی چه در قالب کاندیداتوری باشد چه در قالب رای دادن، بیهوده و بینتیجه است.
? در یادداشتهای پیش اشاره کردم که پرسش “در انتخابات شوراها به کدام کاندیدا رای دهیم” پرسش چندان ثمربخشی نیست و پرسش مناسبتر این است که بپرسیم “به کدام برنامه رای دهیم”. به نظرم اگر آن دلایل را در کنار وجه جمعی تصمیمگیریها در شورای شهر بگذاریم، ضرورت کنشگری در قالب #لیست_واحد آشکار میشود؛ چراکه یک برنامه هرچقدر هم دارای اهداف مشخص و سنجشپذیری باشد که همراه با بیان چگونگی تحقق اهداف ارائه شده باشد و تغییرات بلندمدت و ناظر به مکانیزمهای شکلدهنده به واقعیت را هدف گرفته باشد و حتی مزیت اضافهای ناظر بر فعال کردن پتانسیلهای شهروندان را هم به مجموع ویژگیهایش اضافه کرده باشد، هرچقدر هم یک برنامه روشن و مناسب باشد وقتی فقط از سوی یک کاندیدا به تنهایی ارایه شود، بیثمر و بینتیجه خواهد بود چراکه به فرض پیروزی کاندیدای موردنظر، ۲۰ نفر عضو دیگر هستند که ممکن است هیچ همدلی و همراهیای با برنامه مربوطه نداشته باشند.
? بنابراین اگر قرار به تحقق و ثمربخشی برنامهها باشد، علاوه برهمه ویژگیهای پیش گفته، برنامهها باید برنامه یک لیست واحد باشند نه یک تک کاندیدا به تنهایی. بر همین مبناست که به نظرم در انتخابات شوراها نه فقط رای دادن به لیست واحد ضروری است، بلکه کاندیداها نیز باید کاندیداتوری و برنامههایشان را از طریق یک لیست واحد طرح کنند و پیش ببرند.
?بر مبنای همین استدلال است که من نیز در تلاشم برنامه #شهرداری_تمام_شیشه_ای به عنوان برنامه لیست اصلاحطلبان طرح شود و برای آن مطالبه عمومی ایجاد شود فارغ از اینکه شخصا در لیست نهایی اصلاحطلبان قرار بگیرم یا نگیرم. این رویکرد بیش از آنکه ناشی از تعهدی شخصی باشد، ناشی از ضرورتی است که هر نوع کنشگری در انتخابات شوراها، اعم از کاندیداتوری یا رایدهی را در قالب کنشگری برای لیست واحد ضروری میسازد.
دیدگاهتان را بنویسید