در این چهارسال هربار به ثمربخشی تلاشهایم و میزان تواناییها و مهارتهایم برای پیشبرد پروژه شفافیت شک کردهام، هربار که فکر کردم آیا کس دیگری بود که مناسبتر بود چهار سال پیش به جای من در لیست امید قرار گیرد و پروژه شفافیت و طرح شهرداری تمام شیشهای را پیش ببرد، یک نام بیش از همه جلوی چشمم بود که پاسخ هر دو سوال را مثبت کند: زهرا بهروزآذر؛
با زهرا بهروزآذر اولینبار چهار سال پیش به عنوان یکی از کاندیداهای انتخابات شورای شهر آشنا شدم که به مرحله پایانی برای قرار گرفتن در لیست امید هم راه پیدا کرد اما در لیست نهایی قرار نگرفت و چقدر من در این چهارسال بابت نبودش در شورای شهر حسرت و دریغ خوردم. هرچند با قرار گرفتناش در جایگاه رئیس مرکز رصد سازمان فناوری اطلاعات شهرداری تهران، نقش مهمی در راهاندازی و تثبیت وبسایت شفاف شهرداری تهران ایفا کرد. در آن ماههای ابتدایی که انواع و اقسام مخالفتها و سنگاندازیهای به ظاهر فنی برای عدم انتشار دادهها روی وبسایت شفاف انجام میشد، زهرا بود که هربار سعی میکرد با رفع همه آن گیر و نقصهای فنی، بهانهها را از دست مخالفان بگیرد و دادهها را آماده انتشار کند.
حالا بعد از چهارسال، زهرا در همان جایگاهی قرار گفت که چهارسال پیش هم به همان اندازه شایسته قرار گرفتن در آن بود: در لیست جمهور، لیست اصطلاحطلبان برای انتخابات شورای شهر تهران؛ خیالم حالا از همه این چهار سال راحتتر است، مطمئنم اگر شهروندان بار دیگر پای صندوقها بیایند و به سیاستگذاریهای اصلاحطلبانه مدیریت شهری در چهار سال گذشته رای اعتماد دهند، زهرا بهروزآذر خیلی ماهرانهتر و پرقدرتتر تحقق شفافیت و طرح شهرداری تمام شیشهای را پی میگیرد، آدمی پرانرژی و خستگیناپذیر، با مهارتهای بالای کار تیمی که متعهد و خالصانه و بیچشمداشت تنها در جهت بهبود کیفیت زندگی شهروندان، آنچه در توان دارد را انجام میدهد.
چهار سال پیش حتی پیش از آنکه در لیست اصلاحطلبان برای انتخابات شوراها قرار گیرم، استدلال کردم که چرا ضروری است در انتخابات شوراها به لیست واحد رای بدهیم. تجربه چهارسالهام در شورای شهر، مصداق عینی صحت آن استدلالهاست، شاید از بیرون به نظر برسد که تمرکز و پیگیری فردی من بر پیشبرد شفافیت در شورا و شهرداری تهران، ثمربخش بوده است اما واقعیت این است که همسویی لیست امید با اولویتبخشی به تحقق شفافیت، نقش مهمتری در پیشبرد این پروژه داشته است.
حالا و بعد از این تجربه چهارساله، بیش از همیشه برایم واضح است که اگر من یک نفر در میان یک جمع متفاوت و ناهمسو قرار بود بحث شفافیت را پی بگیرم، تقریبا هیچ کار واقعی و ثمربخشی انجام نمیشد و در بهترین حالت به یک منتقد پرسروصدای عدم شفافیت در مدیریت شهری و در بدترین حالت به یک کنشگر سرخورده و شکستخورده در پیشبرد اهدافش تبدیل میشدم.
علیرغم اینها، میدانم که رای به تمام افراد یک لیست برای خیلیها آسان نیست، حتی خود من فکر میکنم افرادی بسیار مناسبتر بودند که میتوانستند در لیست جمهور قرار گیرند، بااینحال هرطور حساب میکنم میبینم یک کنشگر موثر مثل زهرا بهروزآذر، بر فرض محال که بتواند به صورت تکنفره رای بیاورد و وارد شورای شهر شود، در میان یک جمع ناهمسو امکان پیشبرد هیچکدام از ایدهها و طرحهایش را نخواهد داشت، این است که فکر میکنم برای رای دوباره به پیگیری و پیشبرد پروژه شفافیت و شهرداری تمام شیشهای، بهینهترین تصمیم رای به تمامی اعضای لیست جمهور است که نه فقط اعضای آن برای اولینبار در ایران، در یک فرآیند دموکراتیک انتخاب شدهاند، بلکه مهمتر از آن، اعضای این لیست بر اولویتبخشی و پیشبرد پروژه شفافیت و شهرداری تمام شیشهای توافق دارند.
دیدگاهتان را بنویسید