خب کجا بودیم؟ پاییز 86 و انتخابات مجلس که قرار بود اسفند ماه همان سال برگزار شود. گفتیم که از نظر ما، اصلاحطلبان لااقل با پنج مسالهی اساسی روبرو بودند که این طرح قرار بود برایشان راهحلی پیدا کند. این مسائل عبارت بودند از:
1- اجماع مبتنی بر ریشسفیدی که گذشته از هزینهزا بودن و تلف کردن وقت و انرژی برای دستیابی به اجماع، هزینههای شکست را بر روی افراد محدودی سرشکن میکرد و این باعث از بین رفتن همهی سرمایهی اجتماعیای میشد که پیش از هر انتخابات شکل میگرفت و پس آن و به دنبال شکست، یکشبه بر باد میرفت.
2- بدنهی اجتماعی متکثر و فردگرا که زیر بار هیچ نوع رای تشکیلاتی و از بالا نمیرفت.
3- عدم دسترسی به رسانههای فراگیر و کمبود شدید بودجه و امکانات تبلیغی، به خصوص در مقایسه با رقیبی که تمام امکانات دولتی را یکجا در دست داشت.
در کنار این سه مسالهی داخلی، دو مشکل بیرونی هم وجود داشت که دستکمی از مسائل داخلی نداشت: یکی ردصلاحیتهای گستردهی نیروهای اصلاحطلب از سوی شورای نگهبان و دیگری شبههی قدرتطلبی اصلاحطلبان در میان عامهی مردم به عنوان کسانی که جز منافع شخصی و گروهی و بازگشت به صحنهی قدرت هدف دیگری ندارند.
دیدگاهتان را بنویسید