شکر، شکر، شکر، خدا را صدهزار مرتبه شکر. به گمانم تا هفتهها هر لحظه که یادم بیاید چطور خطر سیطرهی رادیکالیسم بر قوهی اجرایی کشور، آنهم در حساسترین سالهای پیشرو، از بیخ گوش ملت و مملکت گذشت خدا را شکر خواهم کرد، گرچه راستش همان تجربهی محدود و چهارسالهی شورای شهر به من نشان داد که بوروکراسی به همان اندازه که در برابر اصلاح و بهبود مقاوم است، در برابر تغییرات منتهی به ویرانی و تخریب نیز مقاوم است، کلاً بوروکراسی نسبت به تغییر مقاوم است و خب این نعمت و نقمت همزمان است اما بههرحال آزمون و خطای مبتنی بر آرمانگراییهای رادیکال گرچه به دلیل همین مقاومت بوروکراتیک از پیش محکوم به شکست است، اما مجانی و کمهزینه هم نیست و هزینهاش هم از جیب دم به دم خالیشوندهی مردم و امیدهای بربادرفتهی ملت فاکتور میشود.
خدا را شکر، لحظهی تحویل سال امسال حال خوشی داشتم و نوشتم اگر به بهار و سحر و تحویل سال باشد، امسال سالی سرشار از روشنی و خیر و آرامش خواهد بود أنشاءالله و حالا از پس همهی این توفانهای سه ماهه، از وعدهی صادق تا سقوط بالگرد و انتخابات نامنتظره و اضطراب کشنده و تلاشهای نفسگیر و در نهایت همهی اینها پیروزی دشوار و شکننده اما مهم و سرنوشتساز میانهروی بر رادیکالیسم، حالا شاید آن روشنی و خیر و آرامش، اندک اندک در افق مملکت سوسو بزند إنشاءالله.
بیشتر بخوانید