اولش که پوستر فیلم را دیدم فکر کردم باز هم یکی از آن ژاپنیهای کند و ملالآور، اما تجربهی استثنایی «کافکا در کرانه» و جذبهای که باعث شده بود ششصد صفحه کتاب را یکنفس ببلعم وسوسهام کرد دکمهی پلی را فشار دهم و پلی کردن همان و محو و جادوشده خیره به صفحهی تلویزیون ماندن همان. هیچ باورم نمیشد جزئیات روزمرگی تکراری یک توالتشور در توکیو یک همچو تأثیر رواندرمانگرانهای داشته باشد. رسماً تأثیرش بهاندازهی چند جلسهی تراپی آرام و ثمربخش بود. یکجور تأثیری که میدانی حاصل تماشای این فیلم است اما نمیدانی دقیقاً چطور و چگونه تماشای یک فیلم دوساعته به چنین تأثیر ماندگاری منتهی شده است، عیناً مشابه فرآیند رواندرمانگرانهی ثمربخشی که تغییرات پایدار حاصل از آن را در زندگی روزمرهات میبینی اما نمیتوانی دقیقاً نشان دهی چرا و چطور آن نیم ساعت سه ربع حرفزدنهای هفتگی از این در و آن در به چنین تأثیری منتهی شده است.
بیشتر بخوانیدنماینده ما
پنجاه سال پیش قیصر تعصب و غیرت و مردانگیاش را با ریختن خون کسانی که قاتل و متجاوز میدانست، به رخ میکشید و حالا عماد در واکنش به آزار زنش، میخواهد با رو کردن ماجرا، آزاردهنده را از چشم خانوادهاش بیندازد. سناپور به درستی اشاره
بیشتر بخوانیددورهات گذشته مربی
بادیگارد فیلم تاریخ گذشتهای است، مال همان ده پانزده سال پیش است، حالا برداری با دانشمند هستهای هم بزکاش کنی به روز نمیشود، قهرمانهایش تاریخ گذشتهاند درست مثل قهرمانهای فیلمهای کیمیایی که بیش از حد تاریخ گذشته و بیربطاند، حالا هی کیمیایی بردارد رنگ و
بیشتر بخوانید