رها ده ساله شد، ده سال شد که من کیفیت منحصر به فردی از دوست داشتن و دوست داشته شدن را تجربه کردهام، تجربهای که به نظرم حتی با عمیقترین انواع عشق رمانتیک هم قابل مقایسه نیست و به کل از جنس دیگری است.
بیش از ده سال است که به کل آدم دیگری شدهام، آنقدر متفاوت که بهارهی قبل از این ده سال را به سختی به یاد میآورم، و راستش از این بهارهی جدید راضیترم.
تصمیم به آمدن رها بیش از آنکه از سر عزم و ارادهی راسخ باشد، محک زدن همراهی طبیعت و کائنات و در یک کلام خواست خداوند بود؛ آن زمان عجیب در دوراهی تصمیمگیری گیر کرده بودم و چارهای نداشتم جز اینکه تصمیم را به خردی فراتر از عقل ناقصی واگذار کنم که آن زمان به هیچ تصمیم مطمئن و یقین راسخی قد نمیداد. و این شد که رها آمد، آن خرد کلیتر و عزم فراتر تصمیم گرفت که بیاید:)
بیشتر بخوانید