جادوی آهستگی و خلوت و تکرار

 اولش که پوستر فیلم را دیدم فکر کردم باز هم یکی از آن ژاپنی‌های کند و ملال‌آور، اما تجربه‌ی استثنایی «کافکا در کرانه» و جذبه‌ای که باعث شده بود ششصد صفحه کتاب را یک‌نفس ببلعم وسوسه‌ام کرد دکمه‌ی پلی را فشار دهم و پلی کردن همان و محو و جادوشده خیره به صفحه‌ی تلویزیون ماندن همان. هیچ‌ باورم نمی‌شد جزئیات روزمرگی تکراری یک توالت‌شور در توکیو یک همچو تأثیر روان‌درمانگرانه‌ای داشته باشد. رسماً تأثیرش به‌اندازه‌ی چند جلسه‌ی تراپی آرام و ثمربخش بود. یک‌جور تأثیری که می‌دانی حاصل تماشای این فیلم است اما نمی‌دانی دقیقاً چطور و چگونه تماشای یک فیلم دوساعته به چنین تأثیر ماندگاری منتهی شده است، عیناً مشابه فرآیند روان‌درمانگرانه‌ی ثمربخشی که تغییرات پایدار حاصل از آن را در زندگی روزمره‌ات می‌بینی اما نمی‌توانی دقیقاً نشان دهی چرا و چطور آن نیم ساعت سه ربع حرف‌زدن‌های هفتگی از این در و آن در به چنین تأثیری منتهی شده است.

بیشتر بخوانید
سرشار از روشنی و خیر و آرامش

سال تحویل امسال خیلی بهم چسبید، شاید چون از سحر بیدار بودم، تنها در سکوت و آرامش سر صبح نشسته بودم جلوی هفت‌سین و روشن شدن نم‌نم آسمان و پهن شدن آفتاب روی زمین را نگاه می‌کردم که سال تحویل شد. همان‌جا فکر کردم اگر به بهار و سحر و سال‌تحویل باشد، امسال سالی سرشار از روشنی و خیر و آرامش خواهد بود إن‌شاءالله.

بیشتر بخوانید
اهمیت اقلیت بودن

حالا گیریم ما برویم رأی بدهیم؛ اصلاً ممکن است اینها، همین میانه‌روها مثلاً، رأی بیاورند؟ این سؤال یکی از سؤالات اصلی کسانی است که هنوز مرددند و به قطعیت شرکت یا عدم شرکت در انتخابات نرسیده‌اند؛ از طرفی فکر می‌کنند مشارکت در این انتخابات بی‌فایده‌ترین کار ممکن است، اگر با آب ریختن به آسیاب ادعایی مشروعیت نظام زیان‌بار نباشد و از طرف دیگر سایه ترسناک تسلط بیش از پیش تندروها بر شئون مختلف حکمرانی و سخت‌تر شدن زندگی معمولی و روزمره، فکری‌شان می‌کند که نکند پیامد بی‌عملی‌ و شانه بالا انداختن‌های‌شان بیش از آنچه فکر می‌کنند ترسناک و فاجعه‌بار از آب دربیاید. از طرفی فکر می‌کنند از وقتی یادشان می‌آید استدلال برای رأی دادن همین ضرورت انتخاب بین بد و بدتر و هیولاسازی از برخی کاندیداها بوده درحالی‌که حق‌شان است که برای یک بار هم شده با دل خوش و طیب خاطر بروند به همان کاندیدایی که واقعاً مطلوب‌شان است رأی بدهند. فکر می‌کنند تمام این سال‌ها به همین انتخابات حداقلی و بین بد و بدتر تن دادیم اما دیگر نمی‌خواهیم سهم‌مان از مفهوم و واقعیت انتخابات، ته‌مانده کاندیداهای سروته یک کرباسی باشد که شورای نگهبان و نظارت استصوابی برای‌مان غربال کرده‌ است.

بیشتر بخوانید