در سفر

آبگرم قوتورسویی، امیر رفته است آبگرم، رها خوابیده است و من فکر کردم بنویسم. یک‌شنبه بعد از ظهر راه افتادیم و این سه چهار روز را در دامنه‌های سبلان بوده‌ایم کلا، هی هم آبگرم رفته‌ایم این چند روز، امیر بیشتر و من کمتر، حتی رها

بیشتر بخوانید
اولین روز تابستان

امروز اولین روز تابستان است، صبح رفتم دانشگاه با یکی از اساتید راجع به برنامه‌های گروه مدرسی حرف بزنم، استاد خواب ماند و من هم برگشتم خانه؛ می‌توانستم بمانم و کار کنم، برگه‌ها را تصحیح کنم یا داوری‌‌های به تاخیر افتاده‌ی مقاله‌ها را انجام دهم

بیشتر بخوانید